معنی برهنه کردن
برهنه کردن
spogliare
تصویر برهنه کردن
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
واژههای مرتبط با برهنه کردن
برهنه کردن
برهنه کردن
Bare
دیکشنری فارسی به انگلیسی
برهنه کردن
برهنه کردن
раздевать
دیکشنری فارسی به روسی
برهنه کردن
برهنه کردن
entblößen
دیکشنری فارسی به آلمانی
برهنه کردن
برهنه کردن
роздягати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
برهنه کردن
برهنه کردن
rozbierać
دیکشنری فارسی به لهستانی
برهنه کردن
برهنه کردن
裸露
دیکشنری فارسی به چینی
برهنه کردن
برهنه کردن
despir
دیکشنری فارسی به پرتغالی
برهنه کردن
برهنه کردن
desnudar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
برهنه کردن
برهنه کردن
dénuder
دیکشنری فارسی به فرانسوی