معنی ادعا کردن
- ادعا کردن
- allegare, affermare, rivendicare, fingere
واژههای مرتبط با ادعا کردن
ادعا کردن
- ادعا کردن
- دعوی کردن مدعی بودن مزی تی برای خود قایل بودن، مطالبه کردن در خواس کردن، طلب حریف کردن، در کشتی باستانی هر وقت ورزشکاری ورزشکار دیگر را برای مسابقه دعوت کند میگوید: (ادعا کرده است)
ادعا کردن
- ادعا کردن
- داویدن
ادعا کردن
- ادعا کردن
- Pretend, Allege, Assert, Claim
ادعا کردن
- ادعا کردن
- утверждать , заявлять , притворяться
ادعا کردن
- ادعا کردن
- behaupten, beanspruchen, vortäuschen
ادعا کردن
- ادعا کردن
- стверджувати , прикидатись
ادعا کردن
- ادعا کردن
- twierdzić, udawać
ادعا کردن
- ادعا کردن
- 指控 , 断言 , 声明 , 假装
ادعا کردن
- ادعا کردن
- alegar, afirmar, reclamar, fingir
