معنی شرط گذار
شرط گذار
penetap syarat
تصویر شرط گذار
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
واژههای مرتبط با شرط گذار
شرط گذار
شرط گذار
Stipulator
دیکشنری فارسی به انگلیسی
شرط گذار
شرط گذار
договаривающийся
دیکشنری فارسی به روسی
شرط گذار
شرط گذار
Stipulator
دیکشنری فارسی به آلمانی
شرط گذار
شرط گذار
той, хто встановлює умови
دیکشنری فارسی به اوکراینی
شرط گذار
شرط گذار
ustalający warunki
دیکشنری فارسی به لهستانی
شرط گذار
شرط گذار
订立者
دیکشنری فارسی به چینی
شرط گذار
شرط گذار
estipulador
دیکشنری فارسی به پرتغالی
شرط گذار
شرط گذار
stipulatore
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
شرط گذار
شرط گذار
estipulador
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
شرط گذار
شرط گذار
stipulateur
دیکشنری فارسی به فرانسوی