معنی ساکن شدن
ساکن شدن
tinggal
تصویر ساکن شدن
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
واژههای مرتبط با ساکن شدن
ساکن شدن
ساکن شدن
مستقر شدن، جای گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
ساکن شدن
ساکن شدن
Dwell
دیکشنری فارسی به انگلیسی
ساکن شدن
ساکن شدن
жить
دیکشنری فارسی به روسی
ساکن شدن
ساکن شدن
wohnen
دیکشنری فارسی به آلمانی
ساکن شدن
ساکن شدن
жити
دیکشنری فارسی به اوکراینی
ساکن شدن
ساکن شدن
mieszkać
دیکشنری فارسی به لهستانی
ساکن شدن
ساکن شدن
居住
دیکشنری فارسی به چینی
ساکن شدن
ساکن شدن
habitar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
ساکن شدن
ساکن شدن
abitare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
ساکن شدن
ساکن شدن
habitar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی