ترجمه زنده کردن به اندونزیایی - دیکشنری فارسی به اندونزیایی
واژههای مرتبط با زنده کردن
زنده کردن
- زنده کردن
- جان بخشیده به زندگی بازگرداندن حیات بخشیدن احیاء، از تنگدستی و فقر بیرون آمدن سامان دادن به کار کسی. زنده کننده احیا کننده محیی
فرهنگ لغت هوشیار