معنی تصویب کردن تصویب کردن mengakui, memberlakukan, meratifikasi تصویر تصویب کردن دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویب کردن تصویب کردن نومانی پذرفت پسندش پذرفتن روا گاندن صواب دانستن، رای موافق دادن مجلس یا هیات وزیران بلایحه ای فرهنگ لغت هوشیار