معنی به طور مرتب
به طور مرتب
dengan rapi
تصویر به طور مرتب
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
واژههای مرتبط با به طور مرتب
به طور مرتب
به طور مرتب
Neatly, Trimly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
به طور مرتب
به طور مرتب
аккуратно
دیکشنری فارسی به روسی
به طور مرتب
به طور مرتب
ordentlich
دیکشنری فارسی به آلمانی
به طور مرتب
به طور مرتب
акуратно
دیکشنری فارسی به اوکراینی
به طور مرتب
به طور مرتب
starannie
دیکشنری فارسی به لهستانی
به طور مرتب
به طور مرتب
整洁地 , 整齐地
دیکشنری فارسی به چینی
به طور مرتب
به طور مرتب
de maneira ordenada, de forma ordenada
دیکشنری فارسی به پرتغالی
به طور مرتب
به طور مرتب
ordinatamente, in modo ordinato
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
به طور مرتب
به طور مرتب
ordenadamente, de manera ordenada
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
به طور مرتب
به طور مرتب
de manière ordonnée, de manière soignée
دیکشنری فارسی به فرانسوی