معنی به طور آبدار
به طور آبدار
secara berair
تصویر به طور آبدار
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
واژههای مرتبط با به طور آبدار
به طور آبدار
به طور آبدار
Succulently
دیکشنری فارسی به انگلیسی
به طور آبدار
به طور آبدار
сочный
دیکشنری فارسی به روسی
به طور آبدار
به طور آبدار
saftig
دیکشنری فارسی به آلمانی
به طور آبدار
به طور آبدار
соковито
دیکشنری فارسی به اوکراینی
به طور آبدار
به طور آبدار
soczyście
دیکشنری فارسی به لهستانی
به طور آبدار
به طور آبدار
多汁地
دیکشنری فارسی به چینی
به طور آبدار
به طور آبدار
suculentamente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
به طور آبدار
به طور آبدار
succosamente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
به طور آبدار
به طور آبدار
jugosamente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
به طور آبدار
به طور آبدار
juteux
دیکشنری فارسی به فرانسوی