معنی محکوم کردن محکوم کردن निंदा करना , दोषी ठहराना , सजा देना تصویر محکوم کردن دیکشنری فارسی به هندی
محکوم کردن محکوم کردن ایراختن فرمانبردار کردن، مغلوب کردن (در مناظره و غیره)، مغلوب کردن قاضی کسی را فرهنگ لغت هوشیار