جدول جو
جدول جو

معنی محروم کردن

محروم کردن
वंचित करना , वंचित करना , अयोग्य ठहराना , बाहर करना , निम्न करना
تصویری از محروم کردن
تصویر محروم کردن
دیکشنری فارسی به هندی

واژه‌های مرتبط با محروم کردن

محروم کردن

محروم کردن
اپخشاییدن زینیتن ز بهراندن بی بهره کردن محروم داشتن: ز سرو قد دلجویت مکن محروم چشمم را باین سرچشمه اش منشان که خوش آبی روان دارد. (حافظ)
فرهنگ لغت هوشیار