ترجمه زنده کردن به هندی - دیکشنری فارسی به هندی
معنی زنده کردن
- زنده کردن
- जीवित करना , फिर से जीवित करना , पुनर्जीवित करना
تصویر زنده کردن
دیکشنری فارسی به هندی
واژههای مرتبط با زنده کردن
زنده کردن
- زنده کردن
- جان بخشیده به زندگی بازگرداندن حیات بخشیدن احیاء، از تنگدستی و فقر بیرون آمدن سامان دادن به کار کسی. زنده کننده احیا کننده محیی
فرهنگ لغت هوشیار