جدول جو
جدول جو

معنی دور زدن

دور زدن
दरकिनार करना , घेरना , बचना , सैर करना , चक्कर लगाना
تصویری از دور زدن
تصویر دور زدن
دیکشنری فارسی به هندی

واژه‌های مرتبط با دور زدن

دور زدن

دور زدن
پیرامون چیزی گردیدن، چرخیدن، گردش کردن
برگشتن و تغییر جهت دادن اتومبیل یا وسیلۀ نقلیۀ دیگر در خیابان
دور زدن
فرهنگ فارسی عمید