جدول جو
جدول جو

معنی راهنمایی کردن

راهنمایی کردن
להנחות , להדריך , להיות מנטור , להנחות
تصویری از راهنمایی کردن
تصویر راهنمایی کردن
دیکشنری فارسی به عبری