معنی چهره در هم کشیدن چهره در هم کشیدن לקמט , קֶמַט פָּנִים , לעשות פרצוף تصویر چهره در هم کشیدن دیکشنری فارسی به عبری
چهره در هم کشیدن چهره در هم کشیدن aggrottare le sopracciglia, smorfia, fare una smorfia دیکشنری فارسی به ایتالیایی