جدول جو
جدول جو

معنی بی قرار

بی قرار
נרגש , עצבני , חסר מנוחה , בצורה חסרת מנוחה , נָרוּז , לא יציב
تصویری از بی قرار
تصویر بی قرار
دیکشنری فارسی به عبری

واژه‌های مرتبط با بی قرار

بی قرار

بی قرار
بی هال (هال قرار) مرا دیوانه پندارند و بی هال - که دیوانه چو من باشد به هر حال (ویس و رامین) خسته دل
فرهنگ لغت هوشیار