معنی دور زدن دور زدن evitar, circular, eludir, pasear, bordear تصویر دور زدن دیکشنری فارسی به اسپانیایی
دور زدن دور زدن پیرامون چیزی گردیدن، چرخیدن، گردش کردنبرگشتن و تغییر جهت دادن اتومبیل یا وسیلۀ نقلیۀ دیگر در خیابان فرهنگ فارسی عمید