ترجمه گریه کردن به آلمانی - دیکشنری فارسی به آلمانی
معنی گریه کردن
- گریه کردن
- heulen, weinen, bedauern, trauern, schluchzen, Weinen
تصویر گریه کردن
دیکشنری فارسی به آلمانی
واژههای مرتبط با گریه کردن
گریه کردن
- گریه کردن
- گریستن اشک ریختن: گیتی برو چو خون سیاوش گریه کرد خون سیاوشان زد و چشمش روان برفت. (بدایع سعدی)
فرهنگ لغت هوشیار