ترجمه گسترده به آلمانی - دیکشنری فارسی به آلمانی
معنی گسترده
گسترده
breit, expansiv, weit verbreitet, geräumig, weit, weitreichend
تصویر گسترده
دیکشنری فارسی به آلمانی
واژههای مرتبط با گسترده
گسترده
گسترده
پهن کرده منبسط: من ایران نخواهم نه خاور نه چین نه شاهی نه گسترده روی زمین، مفروش فرش شده: حمص شهریست بزرگ و خرم و آبادان و همه راههای ایشان بسنگ گسترده است
فرهنگ لغت هوشیار
گسترده
گسترده
широкий , обширный , повсеместный , просторный , широко , обширный , широкораспространённый
دیکشنری فارسی به روسی
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.