معنی چهره در هم کشیدن چهره در هم کشیدن die Stirn runzeln, Grimasse, verziehen تصویر چهره در هم کشیدن دیکشنری فارسی به آلمانی
چهره در هم کشیدن چهره در هم کشیدن aggrottare le sopracciglia, smorfia, fare una smorfia دیکشنری فارسی به ایتالیایی