ترجمه تنظیم کردن به آلمانی - دیکشنری فارسی به آلمانی
معنی تنظیم کردن
- تنظیم کردن
- anpassen, modulieren, regulieren, einstellen, stimmen
تصویر تنظیم کردن
دیکشنری فارسی به آلمانی
واژههای مرتبط با تنظیم کردن
تنظیم کردن
- تنظیم کردن
- نظم دادن بسامان کردن مرتب ساختن، بهم پیوسته کردن
فرهنگ لغت هوشیار