معنی به طور روستایی
به طور روستایی
ländlich, rustikal
تصویر به طور روستایی
دیکشنری فارسی به آلمانی
واژههای مرتبط با به طور روستایی
به طور روستایی
به طور روستایی
Rurally, Rustically
دیکشنری فارسی به انگلیسی
به طور روستایی
به طور روستایی
сельским образом , деревенский
دیکشنری فارسی به روسی
به طور روستایی
به طور روستایی
сільський
دیکشنری فارسی به اوکراینی
به طور روستایی
به طور روستایی
wiejsko, rustykalnie
دیکشنری فارسی به لهستانی
به طور روستایی
به طور روستایی
乡村地
دیکشنری فارسی به چینی
به طور روستایی
به طور روستایی
de forma rural, de forma rústica
دیکشنری فارسی به پرتغالی
به طور روستایی
به طور روستایی
in modo rurale, in modo rustico
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
به طور روستایی
به طور روستایی
de manera rural, de manera rústica
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
به طور روستایی
به طور روستایی
de manière rurale, de manière rustique
دیکشنری فارسی به فرانسوی