معنی برچسب زدن
برچسب زدن
kennzeichnen
تصویر برچسب زدن
دیکشنری فارسی به آلمانی
واژههای مرتبط با برچسب زدن
برچسب زدن
برچسب زدن
Label, Tag
دیکشنری فارسی به انگلیسی
برچسب زدن
برچسب زدن
пометить , помечать
دیکشنری فارسی به روسی
برچسب زدن
برچسب زدن
позначати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
برچسب زدن
برچسب زدن
oznaczać
دیکشنری فارسی به لهستانی
برچسب زدن
برچسب زدن
标记
دیکشنری فارسی به چینی
برچسب زدن
برچسب زدن
rotular, etiquetar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
برچسب زدن
برچسب زدن
etichettare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
برچسب زدن
برچسب زدن
etiquetar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
برچسب زدن
برچسب زدن
étiqueter
دیکشنری فارسی به فرانسوی