معنی اشتباه کردن اشتباه کردن sich vertun, irren, einen Fehler machen تصویر اشتباه کردن دیکشنری فارسی به آلمانی
اشتباه کردن اشتباه کردن باز ندانستن درست نیافتن چیزی را به جای چیزی گرفتن کسی را به جای کسی گرفتن پرت بودن رمژکیدن فرهنگ لغت هوشیار
اشتباه کردن اشتباه کردن sbagliarsi, errare, sbagliare, commettere un errore دیکشنری فارسی به ایتالیایی