ترجمه همدرد به بنگالی - دیکشنری فارسی به بنگالی
واژههای مرتبط با همدرد
همدرد
- همدرد
- کسی که شریک غم و غصۀ دیگری باشد، دو تن که به یک درد یا بلیه دچار شده باشند
فرهنگ فارسی عمید
همدرد
- همدرد
- دو یا چند کسی که دارای یک نوع درد باشند، شریک غم دیگری، غم خوار
فرهنگ فارسی معین