معنی نیزه انداختن
نیزه انداختن
ছুড়ে ফেলা
تصویر نیزه انداختن
دیکشنری فارسی به بنگالی
واژههای مرتبط با نیزه انداختن
نیزه انداختن
نیزه انداختن
Spear
دیکشنری فارسی به انگلیسی
نیزه انداختن
نیزه انداختن
lançar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
نیزه انداختن
نیزه انداختن
lanzar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
نیزه انداختن
نیزه انداختن
rzucać
دیکشنری فارسی به لهستانی
نیزه انداختن
نیزه انداختن
метать
دیکشنری فارسی به روسی
نیزه انداختن
نیزه انداختن
кидати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
نیزه انداختن
نیزه انداختن
werpen
دیکشنری فارسی به هلندی
نیزه انداختن
نیزه انداختن
werfen
دیکشنری فارسی به آلمانی
نیزه انداختن
نیزه انداختن
lancer
دیکشنری فارسی به فرانسوی
نیزه انداختن
نیزه انداختن
lanciare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی