معنی نمونه بودن
نمونه بودن
দৃষ্টান্ত হওয়া
تصویر نمونه بودن
دیکشنری فارسی به بنگالی
واژههای مرتبط با نمونه بودن
نمونه بودن
نمونه بودن
Epitomize
دیکشنری فارسی به انگلیسی
نمونه بودن
نمونه بودن
epitomizar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
نمونه بودن
نمونه بودن
epitomizar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
نمونه بودن
نمونه بودن
uosabniać
دیکشنری فارسی به لهستانی
نمونه بودن
نمونه بودن
олицетворять
دیکشنری فارسی به روسی
نمونه بودن
نمونه بودن
уособлювати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
نمونه بودن
نمونه بودن
verpersoonlijken
دیکشنری فارسی به هلندی
نمونه بودن
نمونه بودن
verkörpern
دیکشنری فارسی به آلمانی
نمونه بودن
نمونه بودن
incarner
دیکشنری فارسی به فرانسوی
نمونه بودن
نمونه بودن
incarnare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی