معنی نمودار کشیدن
نمودار کشیدن
চার্ট আঁকা
تصویر نمودار کشیدن
دیکشنری فارسی به بنگالی
واژههای مرتبط با نمودار کشیدن
نمودار کشیدن
نمودار کشیدن
Chart
دیکشنری فارسی به انگلیسی
نمودار کشیدن
نمودار کشیدن
graficar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
نمودار کشیدن
نمودار کشیدن
graficar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
نمودار کشیدن
نمودار کشیدن
rysować
دیکشنری فارسی به لهستانی
نمودار کشیدن
نمودار کشیدن
чертить
دیکشنری فارسی به روسی
نمودار کشیدن
نمودار کشیدن
креслити
دیکشنری فارسی به اوکراینی
نمودار کشیدن
نمودار کشیدن
grafieken maken
دیکشنری فارسی به هلندی
نمودار کشیدن
نمودار کشیدن
chartieren
دیکشنری فارسی به آلمانی
نمودار کشیدن
نمودار کشیدن
cartographier
دیکشنری فارسی به فرانسوی
نمودار کشیدن
نمودار کشیدن
grafico
دیکشنری فارسی به ایتالیایی