معنی نوازش کردن
نوازش کردن
ভালোবাসা , আদর করা
تصویر نوازش کردن
دیکشنری فارسی به بنگالی
واژههای مرتبط با نوازش کردن
نوازش کردن
نوازش کردن
Caress, Stroke
دیکشنری فارسی به انگلیسی
نوازش کردن
نوازش کردن
acariciar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
نوازش کردن
نوازش کردن
acariciar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
نوازش کردن
نوازش کردن
głaskać
دیکشنری فارسی به لهستانی
نوازش کردن
نوازش کردن
ласкать , гладить
دیکشنری فارسی به روسی
نوازش کردن
نوازش کردن
пестити , гладити
دیکشنری فارسی به اوکراینی
نوازش کردن
نوازش کردن
aaien
دیکشنری فارسی به هلندی
نوازش کردن
نوازش کردن
streicheln
دیکشنری فارسی به آلمانی
نوازش کردن
نوازش کردن
caresser
دیکشنری فارسی به فرانسوی
نوازش کردن
نوازش کردن
accarezzare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی