معنی نمایش
نمایش
প্রদর্শন , প্রদর্শনী , দৃশ্য
تصویر نمایش
دیکشنری فارسی به بنگالی
واژههای مرتبط با نمایش
نمایش
نمایش
عرضه، بروز
فرهنگ واژه فارسی سره
نمایش
نمایش
نشان دادن، جلوه، منظره، در تئاتر بازی در تماشاخانه، تئاتر
فرهنگ فارسی عمید
نمایش
نمایش
ارائه، عرض، نشان دادن، جلوه و منظر
فرهنگ لغت هوشیار
نمایش
نمایش
چیزی را به تماشا گذاشتن، تئاتر
فرهنگ فارسی معین
نمایش
نمایش
Display, Demonstration, Spectacle
دیکشنری فارسی به انگلیسی
نمایش
نمایش
demonstração, exibição, espetáculo
دیکشنری فارسی به پرتغالی
نمایش
نمایش
demostración, exhibición, espectáculo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
نمایش
نمایش
demonstracja, wyświetlanie, widowisko
دیکشنری فارسی به لهستانی
نمایش
نمایش
демонстрация , отображение , зрелище
دیکشنری فارسی به روسی
نمایش
نمایش
демонстрація , відображення , видовище
دیکشنری فارسی به اوکراینی