معنی نجوا کردن
نجوا کردن
ফিসফিস করা
تصویر نجوا کردن
دیکشنری فارسی به بنگالی
واژههای مرتبط با نجوا کردن
نجوا کردن
نجوا کردن
دندیدن
فرهنگ لغت هوشیار
نجوا کردن
نجوا کردن
Whisper
دیکشنری فارسی به انگلیسی
نجوا کردن
نجوا کردن
sussurrar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
نجوا کردن
نجوا کردن
szeptać
دیکشنری فارسی به لهستانی
نجوا کردن
نجوا کردن
шептать
دیکشنری فارسی به روسی
نجوا کردن
نجوا کردن
шепотіти
دیکشنری فارسی به اوکراینی
نجوا کردن
نجوا کردن
fluisteren
دیکشنری فارسی به هلندی
نجوا کردن
نجوا کردن
flüstern
دیکشنری فارسی به آلمانی
نجوا کردن
نجوا کردن
susurrar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
نجوا کردن
نجوا کردن
chuchoter
دیکشنری فارسی به فرانسوی