جدول جو
جدول جو

معنی موقتی

موقتی
অস্থায়ী , অস্থায়ী , সাময়িকভাবে , অস্থায়ীভাবে
تصویری از موقتی
تصویر موقتی
دیکشنری فارسی به بنگالی

واژه‌های مرتبط با موقتی

موقتی

موقتی
در تازی نیامده کدی اوامیک آنچه که در مدتی محدود و معین بجا ماند مقابل دایمی همیشگی. توضیح کلمه} موقت {همین مفهوم را میرساند و احتیاجی بافزودن} {نیست ولی در تداول} موقتی {بسیار بکار میرود
فرهنگ لغت هوشیار