معنی منقضی شدن
منقضی شدن
মেয়াদ শেষ হওয়া
تصویر منقضی شدن
دیکشنری فارسی به بنگالی
واژههای مرتبط با منقضی شدن
منقضی شدن
منقضی شدن
سپری شدن گذشتن
فرهنگ لغت هوشیار
منقضی شدن
منقضی شدن
Expire
دیکشنری فارسی به انگلیسی
منقضی شدن
منقضی شدن
expirar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
منقضی شدن
منقضی شدن
wygasać
دیکشنری فارسی به لهستانی
منقضی شدن
منقضی شدن
истекать
دیکشنری فارسی به روسی
منقضی شدن
منقضی شدن
закінчуватись
دیکشنری فارسی به اوکراینی
منقضی شدن
منقضی شدن
verlopen
دیکشنری فارسی به هلندی
منقضی شدن
منقضی شدن
ablaufen
دیکشنری فارسی به آلمانی
منقضی شدن
منقضی شدن
expirar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
منقضی شدن
منقضی شدن
expirer
دیکشنری فارسی به فرانسوی