معنی منحرف شدن
منحرف شدن
পথভ্রষ্ট হওয়া
تصویر منحرف شدن
دیکشنری فارسی به بنگالی
واژههای مرتبط با منحرف شدن
منحرف شدن
منحرف شدن
مشیدن، کیبیدن
فرهنگ لغت هوشیار
منحرف شدن
منحرف شدن
Stray
دیکشنری فارسی به انگلیسی
منحرف شدن
منحرف شدن
desviar-se
دیکشنری فارسی به پرتغالی
منحرف شدن
منحرف شدن
zboczyć
دیکشنری فارسی به لهستانی
منحرف شدن
منحرف شدن
отклоняться
دیکشنری فارسی به روسی
منحرف شدن
منحرف شدن
відхилятися
دیکشنری فارسی به اوکراینی
منحرف شدن
منحرف شدن
afdwalen
دیکشنری فارسی به هلندی
منحرف شدن
منحرف شدن
abweichen
دیکشنری فارسی به آلمانی
منحرف شدن
منحرف شدن
desviarse
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
منحرف شدن
منحرف شدن
s'égarer
دیکشنری فارسی به فرانسوی