معنی مشارکت کردن
مشارکت کردن
অবদান রাখা
تصویر مشارکت کردن
دیکشنری فارسی به بنگالی
واژههای مرتبط با مشارکت کردن
مشارکت کردن
مشارکت کردن
هنبازیدن هنباز شدن
فرهنگ لغت هوشیار
مشارکت کردن
مشارکت کردن
Contribute
دیکشنری فارسی به انگلیسی
مشارکت کردن
مشارکت کردن
contribuir
دیکشنری فارسی به پرتغالی
مشارکت کردن
مشارکت کردن
beitragen
دیکشنری فارسی به آلمانی
مشارکت کردن
مشارکت کردن
przyczyniać się
دیکشنری فارسی به لهستانی
مشارکت کردن
مشارکت کردن
вносить
دیکشنری فارسی به روسی
مشارکت کردن
مشارکت کردن
сприяти
دیکشنری فارسی به اوکراینی
مشارکت کردن
مشارکت کردن
bijdragen
دیکشنری فارسی به هلندی
مشارکت کردن
مشارکت کردن
contribuir
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
مشارکت کردن
مشارکت کردن
contribuer
دیکشنری فارسی به فرانسوی