معنی مختل کردن
مختل کردن
বিঘ্নিত করা
تصویر مختل کردن
دیکشنری فارسی به بنگالی
واژههای مرتبط با مختل کردن
مختل کردن
مختل کردن
Disrupt
دیکشنری فارسی به انگلیسی
مختل کردن
مختل کردن
interromper
دیکشنری فارسی به پرتغالی
مختل کردن
مختل کردن
stören
دیکشنری فارسی به آلمانی
مختل کردن
مختل کردن
zakłócać
دیکشنری فارسی به لهستانی
مختل کردن
مختل کردن
нарушать
دیکشنری فارسی به روسی
مختل کردن
مختل کردن
порушувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
مختل کردن
مختل کردن
verstoren
دیکشنری فارسی به هلندی
مختل کردن
مختل کردن
interrumpir
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
مختل کردن
مختل کردن
perturber
دیکشنری فارسی به فرانسوی
مختل کردن
مختل کردن
interrompere
دیکشنری فارسی به ایتالیایی