معنی محکم گرفتن
محکم گرفتن
শক্তভাবে আঁকড়ে ধরা
تصویر محکم گرفتن
دیکشنری فارسی به بنگالی
واژههای مرتبط با محکم گرفتن
محکم گرفتن
محکم گرفتن
Clench
دیکشنری فارسی به انگلیسی
محکم گرفتن
محکم گرفتن
apertar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
محکم گرفتن
محکم گرفتن
zusammenbeißen
دیکشنری فارسی به آلمانی
محکم گرفتن
محکم گرفتن
ściskać
دیکشنری فارسی به لهستانی
محکم گرفتن
محکم گرفتن
сжимать
دیکشنری فارسی به روسی
محکم گرفتن
محکم گرفتن
стиснути
دیکشنری فارسی به اوکراینی
محکم گرفتن
محکم گرفتن
klemmen
دیکشنری فارسی به هلندی
محکم گرفتن
محکم گرفتن
apretar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
محکم گرفتن
محکم گرفتن
serrer
دیکشنری فارسی به فرانسوی
محکم گرفتن
محکم گرفتن
stringere
دیکشنری فارسی به ایتالیایی