معنی مجاز کردن
مجاز کردن
অনুমোদন করা
تصویر مجاز کردن
دیکشنری فارسی به بنگالی
واژههای مرتبط با مجاز کردن
مجاز کردن
مجاز کردن
Authorize
دیکشنری فارسی به انگلیسی
مجاز کردن
مجاز کردن
autorizar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
مجاز کردن
مجاز کردن
autorisieren
دیکشنری فارسی به آلمانی
مجاز کردن
مجاز کردن
autoryzować
دیکشنری فارسی به لهستانی
مجاز کردن
مجاز کردن
авторизовать
دیکشنری فارسی به روسی
مجاز کردن
مجاز کردن
авторизувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
مجاز کردن
مجاز کردن
autoriseren
دیکشنری فارسی به هلندی
مجاز کردن
مجاز کردن
autorizar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
مجاز کردن
مجاز کردن
autoriser
دیکشنری فارسی به فرانسوی
مجاز کردن
مجاز کردن
autorizzare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی