معنی مجسمه ساختن
مجسمه ساختن
ভাস্কর্য তৈরি করা
تصویر مجسمه ساختن
دیکشنری فارسی به بنگالی
واژههای مرتبط با مجسمه ساختن
مجسمه ساختن
مجسمه ساختن
Sculpt
دیکشنری فارسی به انگلیسی
مجسمه ساختن
مجسمه ساختن
esculpir
دیکشنری فارسی به پرتغالی
مجسمه ساختن
مجسمه ساختن
meißeln
دیکشنری فارسی به آلمانی
مجسمه ساختن
مجسمه ساختن
rzeźbić
دیکشنری فارسی به لهستانی
مجسمه ساختن
مجسمه ساختن
вырезать
دیکشنری فارسی به روسی
مجسمه ساختن
مجسمه ساختن
ліпити
دیکشنری فارسی به اوکراینی
مجسمه ساختن
مجسمه ساختن
beeldhouwen
دیکشنری فارسی به هلندی
مجسمه ساختن
مجسمه ساختن
esculpir
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
مجسمه ساختن
مجسمه ساختن
sculpter
دیکشنری فارسی به فرانسوی
مجسمه ساختن
مجسمه ساختن
scolpire
دیکشنری فارسی به ایتالیایی