معنی محصول برداشت کردن
محصول برداشت کردن
ফসল কাটা
تصویر محصول برداشت کردن
دیکشنری فارسی به بنگالی
واژههای مرتبط با محصول برداشت کردن
محصول برداشت کردن
محصول برداشت کردن
Crop
دیکشنری فارسی به انگلیسی
محصول برداشت کردن
محصول برداشت کردن
colher
دیکشنری فارسی به پرتغالی
محصول برداشت کردن
محصول برداشت کردن
ernten
دیکشنری فارسی به آلمانی
محصول برداشت کردن
محصول برداشت کردن
zbierać plony
دیکشنری فارسی به لهستانی
محصول برداشت کردن
محصول برداشت کردن
собирать урожай
دیکشنری فارسی به روسی
محصول برداشت کردن
محصول برداشت کردن
збирати врожай
دیکشنری فارسی به اوکراینی
محصول برداشت کردن
محصول برداشت کردن
oogsten
دیکشنری فارسی به هلندی
محصول برداشت کردن
محصول برداشت کردن
cosechar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
محصول برداشت کردن
محصول برداشت کردن
récolter
دیکشنری فارسی به فرانسوی
محصول برداشت کردن
محصول برداشت کردن
raccogliere
دیکشنری فارسی به ایتالیایی