معنی کاشته شده
کاشته شده
প্রতিস্থাপিত
تصویر کاشته شده
دیکشنری فارسی به بنگالی
واژههای مرتبط با کاشته شده
کاشته شده
کاشته شده
Transplanted
دیکشنری فارسی به انگلیسی
کاشته شده
کاشته شده
transplantado
دیکشنری فارسی به پرتغالی
کاشته شده
کاشته شده
verpflanzt
دیکشنری فارسی به آلمانی
کاشته شده
کاشته شده
przeszczepiony
دیکشنری فارسی به لهستانی
کاشته شده
کاشته شده
пересаженный
دیکشنری فارسی به روسی
کاشته شده
کاشته شده
пересаджений
دیکشنری فارسی به اوکراینی
کاشته شده
کاشته شده
trasplantado
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
کاشته شده
کاشته شده
transplanté
دیکشنری فارسی به فرانسوی
کاشته شده
کاشته شده
trapiantato
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
کاشته شده
کاشته شده
getransplanteerd
دیکشنری فارسی به هلندی