جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با کند کردن

کند کردن

کند کردن
بطی کردن آهسته کردن، سست کردن، نابرا کردن: تاب تیغ آبدار او ناب ذئاب احداث را کند میکرد
فرهنگ لغت هوشیار