معنی کم شدن
کم شدن
কমে যাওয়া
تصویر کم شدن
دیکشنری فارسی به بنگالی
واژههای مرتبط با کم شدن
کم شدن
کم شدن
کاستن، نقصان
فرهنگ لغت هوشیار
کم شدن
کم شدن
Dwindle
دیکشنری فارسی به انگلیسی
کم شدن
کم شدن
diminuir
دیکشنری فارسی به پرتغالی
کم شدن
کم شدن
schwinden
دیکشنری فارسی به آلمانی
کم شدن
کم شدن
zmniejszać się
دیکشنری فارسی به لهستانی
کم شدن
کم شدن
уменьшаться
دیکشنری فارسی به روسی
کم شدن
کم شدن
зменшуватися
دیکشنری فارسی به اوکراینی
کم شدن
کم شدن
disminuir
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
کم شدن
کم شدن
diminuer
دیکشنری فارسی به فرانسوی
کم شدن
کم شدن
diminuire
دیکشنری فارسی به ایتالیایی