معنی کپک زده
کپک زده
পচা , পচা
تصویر کپک زده
دیکشنری فارسی به بنگالی
واژههای مرتبط با کپک زده
کپک زده
کپک زده
Moldy
دیکشنری فارسی به انگلیسی
کپک زده
کپک زده
mofado
دیکشنری فارسی به پرتغالی
کپک زده
کپک زده
schimmelig, modrig
دیکشنری فارسی به آلمانی
کپک زده
کپک زده
spleśniały, zgnity
دیکشنری فارسی به لهستانی
کپک زده
کپک زده
заплесневелый , затхлый
دیکشنری فارسی به روسی
کپک زده
کپک زده
цвільний , затхлий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
کپک زده
کپک زده
mohoso
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
کپک زده
کپک زده
moisi
دیکشنری فارسی به فرانسوی
کپک زده
کپک زده
ammuffito
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
کپک زده
کپک زده
schimmelig, mufachtig
دیکشنری فارسی به هلندی