معنی قابلیت اجرا
قابلیت اجرا
কার্যকরিতা
تصویر قابلیت اجرا
دیکشنری فارسی به بنگالی
واژههای مرتبط با قابلیت اجرا
قابلیت اجرا
قابلیت اجرا
Enforceability
دیکشنری فارسی به انگلیسی
قابلیت اجرا
قابلیت اجرا
aplicabilidade
دیکشنری فارسی به پرتغالی
قابلیت اجرا
قابلیت اجرا
Durchsetzbarkeit
دیکشنری فارسی به آلمانی
قابلیت اجرا
قابلیت اجرا
wykonalność
دیکشنری فارسی به لهستانی
قابلیت اجرا
قابلیت اجرا
исполнимость
دیکشنری فارسی به روسی
قابلیت اجرا
قابلیت اجرا
виконуваність
دیکشنری فارسی به اوکراینی
قابلیت اجرا
قابلیت اجرا
aplicabilidad
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
قابلیت اجرا
قابلیت اجرا
applicabilité
دیکشنری فارسی به فرانسوی
قابلیت اجرا
قابلیت اجرا
applicabilità
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
قابلیت اجرا
قابلیت اجرا
uitvoerbaarheid
دیکشنری فارسی به هلندی