معنی قابل گرفتن
قابل گرفتن
ধরনো যায়
تصویر قابل گرفتن
دیکشنری فارسی به بنگالی
واژههای مرتبط با قابل گرفتن
قابل گرفتن
قابل گرفتن
Catchable
دیکشنری فارسی به انگلیسی
قابل گرفتن
قابل گرفتن
apanhável
دیکشنری فارسی به پرتغالی
قابل گرفتن
قابل گرفتن
fängig
دیکشنری فارسی به آلمانی
قابل گرفتن
قابل گرفتن
łowny
دیکشنری فارسی به لهستانی
قابل گرفتن
قابل گرفتن
ловкий
دیکشنری فارسی به روسی
قابل گرفتن
قابل گرفتن
спіймуваний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
قابل گرفتن
قابل گرفتن
atrapable
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
قابل گرفتن
قابل گرفتن
attrapable
دیکشنری فارسی به فرانسوی
قابل گرفتن
قابل گرفتن
catturabile
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
قابل گرفتن
قابل گرفتن
vangbaar
دیکشنری فارسی به هلندی