معنی قابل شکستن
قابل شکستن
ভঙ্গুর
تصویر قابل شکستن
دیکشنری فارسی به بنگالی
واژههای مرتبط با قابل شکستن
قابل شکستن
قابل شکستن
Breakable
دیکشنری فارسی به انگلیسی
قابل شکستن
قابل شکستن
quebradiço
دیکشنری فارسی به پرتغالی
قابل شکستن
قابل شکستن
zerbrechlich
دیکشنری فارسی به آلمانی
قابل شکستن
قابل شکستن
łamliwy
دیکشنری فارسی به لهستانی
قابل شکستن
قابل شکستن
хрупкий
دیکشنری فارسی به روسی
قابل شکستن
قابل شکستن
ламається
دیکشنری فارسی به اوکراینی
قابل شکستن
قابل شکستن
quebradizo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
قابل شکستن
قابل شکستن
cassable
دیکشنری فارسی به فرانسوی
قابل شکستن
قابل شکستن
fragile
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
قابل شکستن
قابل شکستن
breekbaar
دیکشنری فارسی به هلندی