معنی قابل خرد شدن
قابل خرد شدن
খাস্তা
تصویر قابل خرد شدن
دیکشنری فارسی به بنگالی
واژههای مرتبط با قابل خرد شدن
قابل خرد شدن
قابل خرد شدن
Crunchable
دیکشنری فارسی به انگلیسی
قابل خرد شدن
قابل خرد شدن
crocante
دیکشنری فارسی به پرتغالی
قابل خرد شدن
قابل خرد شدن
knusprig
دیکشنری فارسی به آلمانی
قابل خرد شدن
قابل خرد شدن
chrupiący
دیکشنری فارسی به لهستانی
قابل خرد شدن
قابل خرد شدن
хрустящий
دیکشنری فارسی به روسی
قابل خرد شدن
قابل خرد شدن
хрусткий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
قابل خرد شدن
قابل خرد شدن
crujiente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
قابل خرد شدن
قابل خرد شدن
croquant
دیکشنری فارسی به فرانسوی
قابل خرد شدن
قابل خرد شدن
croccante
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
قابل خرد شدن
قابل خرد شدن
krokant
دیکشنری فارسی به هلندی