معنی قابل اصلاح قابل اصلاح সংশোধনযোগ্য , মেরামতযোগ্য , সংস্করণযোগ্য , সংশোধনযোগ্য تصویر قابل اصلاح دیکشنری فارسی به بنگالی
قابل اصلاح قابل اصلاح korygowalny, naprawialny, poprawny, możliwy do poprawy دیکشنری فارسی به لهستانی
قابل اصلاح قابل اصلاح correggibile, riparabile, rettificabile, revisionabile دیکشنری فارسی به ایتالیایی