معنی قابل اتصال
قابل اتصال
সংযুক্ত করা যায় , সংযোগযোগ্য
تصویر قابل اتصال
دیکشنری فارسی به بنگالی
واژههای مرتبط با قابل اتصال
قابل اتصال
قابل اتصال
Attachable, Connectable
دیکشنری فارسی به انگلیسی
قابل اتصال
قابل اتصال
anexável, conectável
دیکشنری فارسی به پرتغالی
قابل اتصال
قابل اتصال
anbringbar, verbindbar
دیکشنری فارسی به آلمانی
قابل اتصال
قابل اتصال
dołączalny, możliwy do podłączenia
دیکشنری فارسی به لهستانی
قابل اتصال
قابل اتصال
присоединяемый , подключаемый
دیکشنری فارسی به روسی
قابل اتصال
قابل اتصال
приєднуваний , підключаємий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
قابل اتصال
قابل اتصال
adjuntable, conectable
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
قابل اتصال
قابل اتصال
attachable, connectable
دیکشنری فارسی به فرانسوی
قابل اتصال
قابل اتصال
attaccabile, collegabile
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
قابل اتصال
قابل اتصال
aan te sluiten, verbindbaar
دیکشنری فارسی به هلندی