معنی فایل کردن
فایل کردن
ফাইল করা
تصویر فایل کردن
دیکشنری فارسی به بنگالی
واژههای مرتبط با فایل کردن
فایل کردن
فایل کردن
File
دیکشنری فارسی به انگلیسی
فایل کردن
فایل کردن
arquivar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
فایل کردن
فایل کردن
архивировать
دیکشنری فارسی به روسی
فایل کردن
فایل کردن
ablegen
دیکشنری فارسی به آلمانی
فایل کردن
فایل کردن
archiwizować
دیکشنری فارسی به لهستانی
فایل کردن
فایل کردن
архівувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
فایل کردن
فایل کردن
archivar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
فایل کردن
فایل کردن
archiver
دیکشنری فارسی به فرانسوی
فایل کردن
فایل کردن
archiviare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
فایل کردن
فایل کردن
archiveren
دیکشنری فارسی به هلندی